ط. نکويي ريزي
قرآن كريم مىفرمايد: »و ان ليس للانسان الا ما سعى و انّ سعيه سوف يرى«(65) و اينكه براى انسان جز حاصل تلاش او نيست و )نتيجه( كوشش او به زودى ديده خواهد شد. سعى به معناى جديت در كار است، هر كس بهرهاش بواسطه سعى اوست و نيز بهره سعى كسى را هم به ديگرى نمىدهند، همانطور كه ضرر كسى را به ديگرى نمىدهند، چنانچه هر كس طعام خورد، خودش سير مىشود نه غير او.
در مورد آخرت هم همينطور است بعضى را شيطان فريب مىدهد. آنان به جاى آن كه در تهيه توشه قيامت كوشش كنند و از عذاب قيامت بترسند، به غفلت مىگذرانند و ايمان خود راتباه مىكنند در حالى كه به تكرار، آيات حجاب را خواندهاند يا حديث معراج را شنيدهاند. شيطان كه دشمن قسم خوردهى ما انسانهاست، همواره درصدد فريبكارى و ضربه زدن به ماست. او در پى زمينههايى مىگردد كه بهتر بتواند انسان را فريب دهد، شكى نيست كه بدحجابى زنان از بهترين دامها و وسائل وسوسه شيطان و فريبكارى اوست، كه زن را از بهشت برين به جهنم مىكشاند.
از جمله آثار بدحجابى زنان كيفر آخرتى است، زيرا حجاب ناقص يا آشكار كردن مو، آرايشها و زينتها در نزد نامحرم و جلوهگرى با لباسهاى نازك، تنگ، با مدلهاى مخصوص و رنگهاى مهيج از جمله گناهانى است كه بر آن وعده عذاب داده شده است. چه اينكه بدحجابى نمونه بارزى از گناهان جنسى است كه به بسيارى از گناهان ديگر دامن مىزند.
نمونههائى از عذاب اخروى زنان بدحجاب عبارت است از:
پيامبر اكرم )ص( در گفتارى زنانى را كه زينت خود را براى نامحرمان آشكار سازند، سزاوار آتش دوزخ مىشمارد:
» نهى النّبى ان تتزيّن المرأة لغير زوجها، فان فعلت كان حقاً على اللّه ان يحرقها«(66).
پيامبر اكرم )ص( نهى كرد زن را از اينكه خود را براى غير شوهرش آرايش نمايد. اگر چنين كند، بر خداوند سزاوار است كه او را در آتش بسوزاند.
پيامبراكرم )ص( در مورد آنچه در ليلة المعراج مشاهده كرده بود، مىفرمايد:
»و رأيت امرأة معلقه بشعرهايغلى دماغ رأسها«
زنى را ديدم كه به موهاى سرش آويزان بود و مغز سر او به جوش و غليان در آمده بود. سپس در توضيح رفتارى كه اين پيامد را به همراه داشته، فرمودند:
» اما المعلقة بشعرها فانها كانت لا تغطى شعرها من الرجال(67)»
اما آن زنى كه به موهاى سرش آويزان بود، زنى است كه موهاى خود را از مردان نمىپوشاند .
از عقوبتهاى اخروى ديگر زنان بدحجاب در قيامت چيدن گوشت بدن آنان توسط ايشان است كه در روايت پيشين به آن اشاره شده است:
»و رأيت امرأة تقطع لحم جسدها من مقدمها و مؤخرها بالمقاريض من النار...«
زنى را ديدم كه گوشت بدن خود را از جلو و از عقب باقيچىهائى از آتش مىچيد.
»و اما التى كانت تقرض لحمها بالمقاريض فانها كانت تعرض نفسها على الرجال«
و اما آن زنى كه گوشت بدن خود را به قيچى هائى از آتش مىچيد، آن زنى بود كه در دنيا خود را در معرض تماشاى نامحرمان و در اختيار آنها مىگذاشت(68).
در بخش ديگرى از روايت پيشين آمده است:
»و رأيت امرأة تأكل لحم جسدها و النار توقد من تحتها«
زنى را ديدم كه گوشت بدن خود را مىخورد و آتش از زيرش افروخته مىشد.
» واما التى تأكل لحم جسدها فانها كانت تزين بدنها للناس«(69).
و اما آن زنى كه گوشت بدن خود را مىخورد آن زنى است كه بدن خود را براى مردم زينت مىكند.
www.Salimian.com
نظرات شما عزیزان: